اهل بیت

تدبر در سیره تمدن ساز اهل بیت

اهل بیت

تدبر در سیره تمدن ساز اهل بیت

بایگانی
  • ۰
  • ۰

25.     نقش نفاق در آغاز استقرار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مدینه

1)    پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به ایجاد جامعةاسلامی توجه خاصی مبذول داشت و از همین رهگذر برای تمرکز کلیة نیروها و توانایی‌ها و سوق آن‌ها به مدینه، هجرت را بر همة مسلمانان، جز در مواردی که عذری موجه در میان باشد، واجب ساخت.

2)    امنیت و آرامش ایجاد شده در شهر مدینه، برای سایر قوایی که در آغاز دعوت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را پذیرا نشدند، نگران کننده بود؛ زیرا این قدرت ها نظاره گر طرفی بودند که تا دیروز اعتقادات آنها را مورد تهدید قرار می داد ولی امروز به نظامی تبدیل شده بود که انسان را به سمت فضایل انسانی ارتقاء می بخشید و چنان قدرتِ رو به روشدی به شمار می آمد که هیچ چیز آن را از گسترش رسالت خود، باز نمی داشت و در این راستا تعداد انبوهی از مردم، به اسلام گرویدند و بخشی از آنان برای فاصله گرفتن از این نظام و یا ایجاد پیمان همبستگی با آن، به برنامه ریزی می پرداختند.

3)    پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حرکت نفاق انگیزان و کینه‌توزان یهود را که با ایجاد شکاف و تفرقه‌افکنی میان صفوف مسلمانان، سعی در متلاشی کردن نظام نوپای اسلامی داشتند، کاملاً زیر نظر داشت. [1]

 

·      (در کلام رهبری: انواع منفاقین: دسته‌ی اول منافقین اول ورود پیامبر به مدینه هستند. «آ‌ن‌ها کسانی بودند که یا اصلاً هیچ به اسلام ایمان نیاورده بودند، یا بعضی از آن‌ها ایمانی از روی احساسات به اسلام آورده بودند؛ اما حتی در آن‌هایی هم که ایمان احساساتی و سطحی آورده بودند، اعتقاد به اسلام و به پیامبر و معارف اسلامی، هیچ عمقی نداشت، با اندک تکانی در همان اوایل کار، این ایمان زایل شد و همان کفری که قبلاً وجود داشت، مستقر شد. آن‌ها چه افرادی بودند؟ کسانی بودند که تعبیر قرآن این است: فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا [2][3]

دسته‏ی دوم، کسانی هستند که جزو مؤمنین بودند و اولِ کار مطلقاً هیچ نشانه‏ای از نفاق در آن‌ها وجود نداشت؛ اما به مرور زمان دچار عوارضی شدند و چون این عوارض را علاج نکردند، آن زخم کوچک به تدریج رشد کرد و همه‌ی دین آن‌ها را از بین برد. مثلاً خدای متعال به آن‌ها فرمود صدقه بدهید یا انفاق کنید وآن‌ها نیز سوگند خوردند که این کار را خواهند کرد ولی نکردند و این خلف وعده،‏ کارشان را به آن جا رساند که خداوند نفاق را در دل‌هایشان به‏وجود آورد. خلافکاری، گناه، ارتکاب محرم، عدم اعتنا و مبالات به تربیت خود، گاهی کار را به جایی می‏رساند که کار بد انسان بدترین جزا را می‌یابد یعنی انسان را به جایی می‌رساند که خداوند و نشانه‌های او را تکذیب می‌کند و کافر می‌شود.[4]

باید توجه داشت که دسته‏ى اول از منافقین عده‌ی معدودی از همان صدر اول بودند که به تدریج دوره‏ى آن‌ها تمام شد؛ اما مجموعه‏ى دوم، یعنى آن کسانى که ایمان آن‌ها به خاطر عدم مراقبت، ضعیف شد، جریان مستمری از دنیاى اسلام بودند و ادامه پیدا کردند تا این که جریان اسلام را در صدر اول شکست دادند.[5]

دسته‏ی سوم نیز منافقین محارب هستند یعنی کسانی که به مدینه آمدند و ایمان آوردند، اما بعد دچار همان لغزش‌های مؤمنانه شدند و خودشان را حفظ نکردند؛ تا این‌که این لغزش‌ها ادامه پیدا کرد و در نهایت کارشان به آن جا رسید که به «یمامه» رفتند و با پیغمبر اعلان جنگ دادند.[6])

·      (در کلام‌رهبری: اسلام و حرکت‌های اسلامی همواره از نفاق، بیش از کفر صریح لطمه دیده است.[7] )



[1] پیشوایان هدایت ج1 صص126-127

[2] بقره/10: در دل‌هایشان بیمارى شک و تردید نهفته بود، از این روى به نفاق خو گرفتند و خدا به کیفر آن بر بیماریشان افزود.

مرض دل یک نوع نیست؛ خودخواهى، شهوترانى ، حق‏ناپذیرى ، قوم و خویش دوستى بى حد و حصر ، تکبر و نخوت و... هر کدام یک مرض دل هستند. در دل این‌ها یک‌چیزهایى بود اما به تدریج زیاد شد. انحراف همین جور است، اول از جاى کوچکى شروع مى‏شود اما اگر علاج نشد، زاویه‏ى انحراف به تدریج وسیع‌تر خواهد شد، مرضِ روحى از جاى کمى آغاز مى‏شود، اگر علاج نشد، افزایش پیدا مى‏کند.

[3] بیانات مقام معظم رهبرى‏ در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر 10 سیدالشهداء- 26/7/1377

[4] بیانات مقام معظم رهبرى‏ در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر 10 سیدالشهداء- 26/7/1377

[5] بیانات مقام معظم رهبرى‏ در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر 10 سیدالشهداء- 26/7/1377

[6] بیانات مقام معظم رهبرى‏ در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر 10 سیدالشهداء- 26/7/1377

[7] پیام به حجاج بیت‌الله الحرام- 26/03/1370

  • ۹۵/۱۰/۱۷
  • صالح عبدالهی نسب

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی