12. صفات پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله)
1) برخی از صفات و اخلاقیات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) که بعد از بعثت در ایشان ظاهر و بارز بود:
2) نماز
3) شبزندهداری
4) قرائت قرآن
5) صبر فراوان
6) گشادهرویی با مردم[1]
· (در حکایت:کفش و لباسش را خودش وصله میزد. با غلامها و کنیزها غذا میخورد. اگر باکسی دست میداد، دستش را نمیکشید تا اینکه طرف مقابل بکشد. اگر کسی با او حرف میزد، آنقدر صبر میکرد تا حرفش تمام شود. اگر اطرافیانش به چیزی میخندیدند، میخندید. اگر از چیزی تعجب میکردند، تعجب میکرد. همیشه هم میگفت: بهترین شما، خوشاخلاقترین شماست. الحق که این بهترین خودش بود.)[2]
7) انفاق مالی
8) خشیت الهی[3]
9) صلابت و شجاعتی خاص و بینظیر. [4]
10) رأفت و رحمتی صمیمانه[5]
· (در حکایت: ایستاده بودند به نماز جماعت. از میانههای نماز محمد تندتر خواند و نماز را زودتر تمام کرد. پرسیدند پس چرا باعجله؟ گفت: مگر صدای گریة بچه را نمیشنیدید؟ حتماً مادرش با ما جماعت میخوانده که کسی بچه را آرام نمیکرد.) [6]
· (درحکایت: آمده بود پیش محمد که سؤالی بپرسد: خوبی و تقوا و گناه و بدی را برایم تعریف کن. محمد دستش را بر سینه او زد و گفت: این سؤال را از قلب خودت بپرس؛ و این جمله را سه بار تکرار کرد. از آن به بعد خیلیها برای فهمیدن خوب و بدکارها به قلب خودشان مراجعه میکردند.)[7]
11) مؤدب به آداب الهی[8]
· (در کلام رهبری: خود آن حضرت فرمود: بُعِثْتُ لِاُتَمِّمَ مَکارِمَ الْاَخْلاقِ، بعثت با این هدف در عالم پدید آمد که مکرمتهای اخلاقی و فضیلتهای روحی بشر عمومیت پیدا کند و به کمال برسد. تا کسی خود دارای برترین مکارمِ اخلاق نباشد، خداوند متعال این مأموریت عظیم و خطیر را به او نخواهد داد. لذا در اوایل بعثت خداوند متعال خطاب به پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: وَ اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ.)[9]
12) بروز این جلوههای اخلاقی در پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)؛ سبب شد تا از جانب خدا اسوهی حسنه نام بگیرد. [10] [11]
13) مطابق روایتی از امام هادی (صلیاللهعلیهوآله): ... چهلساله که شد، خدای عزوجل به قلب او نگریست و آن را بهترین، ارزشمندترین، تسلیمترین، خاشعترین و خاضعترین قلبها یافت، به درهای آسمان اجازهی گشوده شدن داد، درها باز شد و پیامبر به آنها مینگریست. به فرشتگان رخصت فرود داد و حضرت نظارهگر آنها بود، و فرمان داد تا رحمت از ساق عرش بر سر مبارک محمد (صلی الله علیه و آله) نازل شود و او را بپوشاند. جبرئیل روح الأمین، طاووس فرشتگان در هالهای از نور فرود آمد و بازوی پیامبر را گرفت و تکان داد و عرضه داشت: ای محمد! بخوان. فرمود چه بخوانم؟ عرض کرد: ای محمد! اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ﴿١﴾ خَلَقَ الإنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿٢﴾ اقْرَأْ وَرَبُّکَ الأکْرَمُ ﴿٣﴾ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿٤﴾ عَلَّمَ الإنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ﴿5﴾.[12]
· (در کلام رهبری:...وقتی-پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله)- به این مرحله از معنویت و روحانیت و نورانیت و اوج کمال رسید، آنوقت خدای متعال درهای آسمان و درهای عوالم غیبی را به روی او باز کرد، او فرشتگان را میدید، _فرشتگان_ با او سخن میگفتند، کلام آنها را میشنید تا اینکه جبرئیل امین (علیه السلام) بر او نازل شد و گفت: اِقْرَأ یعنی سرآغاز بعثت.)[13]
14) پس از نخستین دیدار با فرشتهی وحی (ماجرای بعثت)، آیات قرآن بهتدریج نازل میگردید.
15) بلافاصله بعد از رسیدن به مقام شامخ نبوت، پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) تربیت و انسانسازی را شروع کرد.
· (در کلام رهبری: مجاهدت با این قدرت عظیم و تلاش بیوقفه و غیرقابلتصور از اولین ساعات بعثت و تحمل وحی الهی برای پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) آغاز شد و وحی الهی همپیوسته مثل آب زلالی که به سرزمین مستعدی برسد، بر قلب مقدّس آن بزرگوار نازل میشد و او را نیرو میبخشید و او همه توان خود را به کاربرد تا اینکه بتواند این دنیا را در آستانة یک تحوّل عظیمی قرار بدهد و موفّق شد... دلهای آماده و درهای گشوده دل به سمت این معارف الهی و این دستورات الهی با دست توانای پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) ساخته شد، این ذهنها روشن شد، این ارادهها روزبهروز مستحکمتر شد...13 سال گذشت و بعد بر اساس این پایههای مستحکم، بنای جامعة اسلامی جامعه مدنی و نبوی، بر روی این پایهها گذاشته شد.)[14]
[1] تدبر در سیرة تمدن ساز اهل بیت(علیهم السلام) ج1 صص59و60
[2] آفتاب آخرین حکایت 83
[3] مزمل4و5:
أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً(4) إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً(5)
یا بر نصف آن بیفزا، و قرآن را با دقت و تأمل بخوان؛ (4)چراکه ما بهزودی سخنى سنگین به تو القا خواهیم کرد! (5)
[4] نهجالبلاغه حکمت 9:
إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنیا عَلَى أَحَد أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ، وَإِذَا أدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ.
هنگامیکه دنیا به کسى روى آورد نیکیهای دیگران را به او عاریت میدهد و هنگامیکه دنیا به کسى پشت کند نیکیهای خودش را نیز از او میگیرد.
[5] تدبر در سیرة تمدن ساز اهل بیت(علیهم السلام) ج1 صص59 و60 ،
توبه 128
لَقَدْ جَاءکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ (128)
بهیقین، رسولى از خود شما به سویتان آمده است که رنجهاى شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است! (128)
[6] آفتاب آخرین حکایت 81
[7] آفتاب آخرین حکایت 78
[8] تدبر در سیرة تمدن ساز اهل بیت(علیهم السلام) ج1 صص59 و60 ، (اعراف 199)
[9] انسان 250ساله ص 28
[10] تدبر در سیرة تمدن ساز اهل بیت(علیهم السلام) ج1 صص59 و60
[11] احزاب 21:
لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً
مسلماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مىکنند.
[12] پیشوایان هدایت ج1 صص 84-85 ، (علق 1-5)
[13] انسان 250ساله ص 29
[14] انسان250ساله ص30
- ۹۵/۱۰/۱۷