1)
ارتباط میان پیامبر
اکرم و علی بن ابیطالب (علیهمالسلام) صرفاً در محدودة خویشاوندی بسنده نمیشد،
بلکه ارتباط فکری و عاطفی فوقالعاده عمیقی بین آنها بود.
2)
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله)
از بدو تولدِ علی بن ابیطالب (علیهمالسلام) او را بسیار دوست میداشت و حتی بارها
علی را از مادرش فاطمه بنت اسد میگرفت و در آغوش میکشید، در بیداری این کودک با
وی کودکانه سخن میگفت و او را در آغوش میگرفت و هنگام خواب گاهوارهجنبان او بود
و این سرآغاز توجه و عنایت به علی و آمادهسازی ویژة وی به شمار میآمد.
3)
با شدت یافتن
بحران اقتصادی میان قریش، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بیدرنگ به عموهای خود
حمزه
و عباس
پیشنهاد کرد که ابوطالب را در این تنگنا و سختی یاری کنند. ازاینرو، عباس طالب
را برگزید و حمزه، جعفر
را به خانة خود برد و ابوطالب، عقیل را نگاه داشت و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)
علی را به خانة خویش برد و به آنان فرمود: «من علی را انتخاب کردم، آنکه خدا او
را برای من از میان شما برگزید.»
4)
بهاینترتیب،
علی (علیهالسلام) به خانة پسرعمو انتقال یافت و زیر نظر او قرار گرفت و شخصیت او
درخشید و تا آخرین لحظات عمر شریف پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)، از آن حضرت
جدا نشد.
5)
توجه و عنایت پیامبر
خدا (صلیاللهعلیهوآله) در مورد علی (علیهالسلام) به برهة اقتصادی محدود نمیشد؛
ازاینرو، پی میبریم که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) هدف دیگری را که همان
تربیت علی (علیه السلام) در دامان خود بود، دنبال میکرد تا وی را بهگونهای ویژه
آماده سازد و بتواند در ساختار آیین پیامبر خاتم، نقش معنوی بزرگی ایفا کند.
6)
سیره و روشی
که تاریخ از امام علی (علیهالسلام) برای ما نگهداشته، بهروشنی، حاکی از این است
که امام علی (علیهالسلام) تا چه پایه از آمادگی روحی قبل و بعد از بعثت، توسط
نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بهرهمند گشته که علاوه بر مرجعیت سیاسی بعد از
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از شایستگی مرجعیت فکری و علمی نیز برخوردار باشد.